کار خلاف شان وکالت
اشک های گرم و پاک و مروارید گونه ی یک وکیل دادگستری باعث شد که تصمیم بگیرم درباره «مصادیق رفتار خلاف شان وکالت» بنویسم. [داستان از این قرار است که روزی] به یکی از دادسراهای تهران رفته بودم، هنگام خروج از درب حفاظت بانوان، [با] خانم وکیل با تجربه ای رو به رو شدم که به قول سعدی «چون ابر در بهاران» گریه می کرد و هیچ سخنی تسکین بخش او نبود.
دو خانمی که عضو حفاظت دادگاه بودند به من گفتند که به دستور بازپرس یکی از شعبه ها او را به خروج از شعبه بازپرسی راهنمایی کرده اند ( بخوانید جلبش کردند و به پایین آوردند).

چند دقیقه ای همان جا نشستم تا به آن خانم دلداری بدهم و متوجه شدم که ایشان شکایتی علیه شخص دیگری با موضوع سوء استفاده از ضعف نفس، موضوع ماده ۵۹۶ قانون مجازات اسلامی بخش تعزیرات مطرح کرده است. این ماده در مورد نوعی از خیانت در امانت صحبت می کند. مطابق این ماده مجازات حبس و جزای نقدی و جبران خسارت در انتظار اشخاصی است که با سوء استفاده از اشخاص سفیه از آنها سفته و چک و سند و… می گیرند. در مورد این ماده بین حقوقدانان اختلاف نظر وجود دارد که آیا فقط اشخاص سفیه ( غیر رشید) مورد حمایت کیفری قانونگذار قرار گرفته اند یا اینکه همه اشخاصی که از ضعف نفس آنها سوء استفاده می گردد و سندی از آنها اخذ می شود مورد حمایت قانونگذار قرار گرفته اند حتی اگر سفیه نباشند. قانون گذار با اضافه کردن قرینه ای تفسیر دوم را قوت بخشیده است
زیرا بعد از بیان مجازات این کار بیان می کند که اگر فاعل جرم، ولایت یا وصایت یا قیمومت بر قربانی جرم داشته باشد سخت تر مجازات می گردد یعنی چون انجام این کار از اشخاص امین قبیح تر می باشد سخت تر مجازات می گردند.
آنچه از میان حرف های خانم وکیل متوجه شدم این بود که بازپرس محترم عقیده داشتند که شکایت مطابق این ماده مختص اشخاص سفیهی است که حکم حجر آنها از دادگاه صالح صادر شده است، اما خانم وکیل استدلال کرده بود که با توجه به اشاره قانون گذار در انتهای ماده و تشدید مجازات قیم و ولی و وصی، شکایت مطابق این ماده نیازی به این ندارد که قربانی جرم سفیه باشد یا حکم حجر داشته باشد، بلکه قانون گذار چتر حمایت خود را بالای سر تمام اشخاصی قرار داده است که به هر علتی ضعف نفس دارند و دیگران از آنها سوء استفاده می کنند.
فراموش نکنم که بگویم این پرونده برای خانم وکیل جنبه شخصی داشت چرا که قربانی جرم از نزدیکان او بود و علت تاثر شدید ایشان همین قضیه بود.
در آن لحظه گمان می کردم که بدون شک تاثر شخصی از تصمیم بازپرس سبب واکنش غیر عادی خانم وکیل شده است و بازپرس به این علت از حفاظت فیزیکی دادگاه تقاضای کمک کرده است؛ اما چند روز بعد که مجدد به آن دادسرا مراجعه کردم و با ماموران حفاظت صحبت کردم به من گفتند که وقتی وارد اتاق شدیم آن خانم به آرامی در حال صحبت با یک آقا بود و کار دیگری جز اصرار بر موضع خود نمی کرد.
همکار دیگری نیز برایم تعریف می کرد که در موضع دفاع از موکل و بعد از اصرار بر نظرش بازپرس به او گفته [بود] که «دیگه داری کار خلاف شان می کنی!» خود نیز تجربه مشابهی دارم، خاطرم هست در دادگاهی که به علت رد مال موکلم بدون ابطال سند به شخص دیگری برگزار شده بود با حرارت بسیار از موکلم دفاع می کردم اما بعد از اتمام دفاعیات قاضی با تجربه ای با نهیب و اندکی خشم گفت «دیگه کار خلاف شان نکن!»
کار خلاف شان وکالت تخلف انتظامی است.
یکی از تخلفات انتظامی وکلا، انجام کار خلاف شان وکالت است اما در هیچ قانونی تعریفی از کار خلاف شان وکالت نیامده است. بعضی از استادان که در مورد کار خلاف شان وکالت تالیفاتی دارند آن را را این گونه تعریف کرده اند:
«شان وکالت از مرتبه و منزلت وکیل صحبت می کند. هرگونه فعل یا ترک فعل از ناحیه وکلای دادگستری که منشاء آن خلاف مرتبت و عظمت نام وکلای دادگستری در جامعه باشد می تواند مشمول خلاف شان وکالت تلقی شود (سمامی و شیخ الاسلامی،۱۳۹۲،صفحه ۶)».
در این راستا، اعمال زیر از سوی دادسرا و دادگاه های انتظامی کانون های وکلای دادگستری، خلاف شأن تلقی شده است.
مصادیق رفتار خلاف شان وکالت
۱-صدور چک بلامحل
۲-تبلیغ در روزنامه
۳-افشای اسرار موکل
۴-تنظیم وکالت نامه و اخذ حق الوکاله در محلی خارج از دفتر وکالت
۵-چاپ کارت ویزیت با نام مستعار
۶-ضرب و جرح زوجه
این همه را نوشتم تا به این جمله برسم که درست است هیچ جا تعریفی از کار خلاف شان وکالت ارائه نشده است، اما کار خلاف شان وکالت هر نمونه و مصداقی داشته باشد و هرگونه که تعبیر شود مشمول بعضی موارد نمی گردد؛ از جمله اصرار وکیل دادگستری بر موضع خود و تبیین نکات و مواردی که به تثبیت موضعش کمک می کند. [اینها] با توجه به رسالت وکیل دادگستری و وظیفه او در دفاع از حقوق موکل خلاف شان وکالت محسوب نمی گردد.
منابع
۱-مصادیق رفتار خلاف شان وکالت، عبدالله سمامی، مرتضی شیخ الاسلامی، تهران، خرسندی، ۱۳۹۲